مدرسه دینی دارالسنة زرآباد چابهار

مدرسه دینی که شهید دکتر احمد سیاد رحمه الله آن را تأسیس نموده است.

مدرسه دینی دارالسنة زرآباد چابهار

مدرسه دینی که شهید دکتر احمد سیاد رحمه الله آن را تأسیس نموده است.

مختصر روش وضوء در سایه قرآن و سنت


اسلام به ما مسلمانان دستور داده که هرگاه خواستیم نماز بخوانیم به ترتیب زیر وضو بگیریم:

1= نیّت نمودن یعنی با دل اراده وضو گرفتن داشتن.

2 = بسم الله گفتن.

3 = دستان را تا به مچ سه بار شستن .

4 = انگشتان دستان را خلال کردن.

5 = دهان را مسواک زدن .

6 = با دست راست یک مشت آب گرفتن و با نیمی از آن دهان وبا نیم دیگر بینی را آب کشیدن و این عمل را سه بار انجام دادن.

7 = با هر بار آب کشیدن بینی آن را با دست چپ صاف کردن .

8 = برای کسی که روزه ندارد در آب کشیدن بینی مبالغه نمودن .

9 = با دودست سه بار چهره را شستن .

10 = افراد ریش دارمشت آب گرفته زیر زنخدان برده و با آن ریش را خلال نمودن.

11 = دست راست را تا آرنج سه بار شستن .

12 = دست چپ را تا آرنج سه بار شستن .

13 = سر را بدین منوال مسح نمودن که دو دست را با آب خیس نموده در جلوی سر قرار داده و آنها را به سمت عقب سر برده و سپس به جلوی سر باز گرداندن.

14 = گوشها را بدین منوال مسح نمودن که انگشتان سبابه (اشاره)  دودست را در داخل دو گوش برده و دو انگشت ابهام (شصت) دودست در پشت گوشها قرار داده و سپس با چرخاندن انگشتان داخل گوشها و انگشتان بیرون گوشها داخل وبیرون آنها را پاک وصاف نمودن.

15 = پای راست را تا قوزک سه بار شستن .

16 = پای چپ را تا قوزک سه بار شستن .

17 = زمان شستن پاها انگشتان آنها را خلال نمودن.

18 = در پایان وضو اندکی از آب وضو گرفتن وایستاده خوردن.

19 = در پایان وضو اندکی آب گرفته وبر شلواردرقسمت شرمگاه جلو پاشاندن.

20 = بعد از اتمام وضو یکی از دعاهای زیر و یا هر دو را خواندن:

1 = أشهد أن لا اله الا الله وحده لا شریک له و أشهد أن محمدا عبده و رسوله اللهم اجعلنی من التوابین و اجعلنی من المتطهرین .

یعنی : گواهی می دهم که بجز الله دیگر معبود به حقی نیست و او یکتا و بی شریک است و گواهی می دهم که محمد بنده وفرستاده اوست، بار الهی مرا از توبه کنندگان گردانده وازپاکان قرار ده.

2 = سبحانک اللهم و بحمدک أشهد أن لا اله الا أنت أستغفرک و أتوب الیک .

یعنی: بار الهی پاکی ترا بیان نموده وستایش ترا گفته گواهی می دهم که بجز الله دیگر معبود به حقی نیست و از تو طلب آمرزش نموده و بسوی تو بازگشته و توبه می نمایم.

تالیفات دکتر

دکتر در دورانی که در دانشگاه درس می خواند تالیفاتی داشت که من جمله آنان که در دسترس هستند و چاپ شده اند:

1-  خصائص امیر المومنین علی ابن ابی طالب

 است که نوشته امام نسائی است . این کتاب را تحقیق و احادیث آن را تخریج نمودند و به عنوان تز فوق لیسانس ارائه دادند که مورد قبول واقع شده و رتبه ممتاز را کسب کردند. این کتاب شامل احادیثی در فضیلت امام علی رضی الله عنه است که امام نسائی آنها را گرد آوری نموده است. ایشان احادیث این کتاب را از لحاظ صحت و ضعف بررسی نمود و در این راه نیز سفرهای به کتابخانه های معتبر جهان برای بدست آوردن نسخه های قدیمی این کتاب داشت.

لازم به ذکر است که کتاب فوق به زبان عربی نگاشته شده است .

2- حکم نماز جمعه در روستا

  زمانی که نماز جمعه را در روستای سندسر دایر نمود برخی از ایشان انتقاد کردند که نماز جمعه در روستا صحیح نیست. لذا ایشان کتابچه ای مختصر که شامل اقوال علمای احناف می باشد که نماز جمعه را در روستا صحیح می دانند.  وی در این دوران در دانشگاه مدینه مشغول به تحصیل بود.

 این کتابچه نیز به زبان عربی نگاشته شده است . اما بعدا توسط برادر عبدالله ریگی احمدی به زبان فارسی ترجمه شده و انتشارات حرمین زاهدان آن را چاپ و در دسترس فارسی زبان قرار داد.

3- المعجم

این کتاب نوشته احمد بن محمد الاعربی است که در آن احادیث رسول الله را گردآوری نموده است . این کتاب را نیز به عنوان تز دکترای خویش تحقیق و بررسی نموده و احادیث صحیح و ضعیف آن را طبق اصول حدیث از هم متمایز گردانید؛ به دانشگاه ارائه نمود که موفق شد مدرک دکترای خویش را به عنوان بالاترین  درجه (ممتاز) در رشته «السنة»  اخذ نماید و طالب ممتاز جامعه در آن سال اعلام شود.

 این کتاب نیز به زبان عربی نگاشته شده و چاپ گردیده و مرجعی برای دانش پژوهان مخصوصا افرادی که در فن حدیث تحقیق می نمایند گردید. 

رسایلی دیگر تحت عنوان مجموعه حدیث، که این رسایل هر کدام از پنجاه حدیث با مضامین اخلاقی و تربیتی تالیف نمود و در منهج درسی مدرسه دارالسنة داخل نمود که تا به حال نیز تحت عنوان پنجاه حدیث درس داده می شوند و از این مجموعه تنها یک عدد آن که ویژه متوسطه بود توسط انتشارات حرمین چاپ و توزع گردید

حکم طلاق قبل از نکاح

 بسم الله الرحمن الرحیم

استفتاء در تاریخ:25/10/1389

فردی سو گند خورده که اگر فلان کار را انجام دهد زنش به سه طلاق باشد در حالی که این فرد زمانی که این قسم را خورده است حدودا دوازده ساله بوده و متاهل هم نبوده است حالا آیا اگر این فرد ازدواج کند زنش طلاق می گردد؟ حکم آن را از قرآن و سنت صحیح بیان فرمایید:

الجواب:

نحمده و نصلی علی رسوله الکریم اما بعد:

این فرد چون در دوران سوگند خوردن مجرد بوده و زن نداشته لذا این سوگندش اعتباری ندارد و هرگاه زن بگیرد زنش طلاق نمی گردد زیرا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند:

(لَا طَلَاقَ لَهُ فِیمَا لَا یَمْلِکُ ) « برای فرد طلاقی نیست تا زمانی که مالک نگردد» (یعنی اگر کسی قبل از نکاح طلاق داد طلاقش اعتباری ندارد) 

سنن الترمذی: کِتَاب الطَّلَاقِ وَاللِّعَانِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ بَاب مَا جَاءَ لَا طَلَاقَ قَبْلَ النِّکَاحِ

 

                                                مفتی: ابو شعیب اسفندیار شجاعی

ملاقات با دکتر

شخصی دیگر اولین ملاقت با وی را اینگونه تعریف می کند:

من که قبلا از اسم دکتر زیاد شنیده بودم لذا خیلی مشتاق زیارت ایشان بودم تا اینکه یک روز  شهیدمولوی عبدالملک ملازاده ( رحمه الله) به من گفتند که جناب دکتر امسال به نمایشگاه کتاب تهران می آیند لذا اگر چنانچه مشتاق دیدار هستید می توانید با من بیایید تا ایشان را ملاقات نماییم.

من نیز همراه ایشان به نمایشگاه رفتم بعد از کمی گشت و گذار در نمایشگاه با شخصی که دستمال به سر داشت روبرو شدیم که شهید عبدالملک با ایشان سلام علیک نموده و  احوالپرسی نمودند من نیز با ایشان دست دادم و به این فکر که ایشان شخصی معمولی و از آشنایان شهید عبدالملک است از آنها کناره گرفته و شروع به قدم زدن در نمایشگاه کردم. شهید عبدالملک مدتی با ایشان مکث نمود و بعد از اینکه  از ایشان جدا شد، به طرف من آمد  وخطاب به من گفت:

چرا سلام علیک نکردی و خیلی سرد با ایشان برخورد نمودید؟ من گفتم مگر او چه کسی بود؟

گفت: ایشان دکتر احمد بودند.

من از این عمل خویش پشیمان شده و افسوس خوردم لذا  دوباره شروع  به گشتن  در نمایشگاه کردم  تا ایشان را بیابم اما متاسفانه موفق به ملاقات ایشان در نمایشگاه نشدم.

دورانی که در دانشگاه تهران درس می خواندم یکی از دوستان با من تماس گرفت که دکتر احمد  به تهران میاید هنگامی که  آمد او را ملاقات کن. من قبلا دکتر را ندیده  اما نامش را شنیده بودم. وقتی که دربان دانشگاه مرا خواست یک نفربه نام احمد با شما کار دارد من که منتظر دکتر احمد بودم زود آمدم . دیدم شخصی با لباس ساده بلوچی منتظر من است من فکر کردم که ایشان راننده دکتر احمد است هنگامی که با ایشان سلام علیک کردم گفت من احمد هستم من جا خوردم زیرا فکر کردم که ایشان حتما راننده و ماشین شخصی دارد و از ایشان درخواست نمودم که همراه من به دانشگاه بیاید ولی ایشان نپذیرفت لذا من به همراه ایشان به هتل محل اقامتشان رفتم.